پادکست

 

دریافت

 

دریافت

 

 

مشاهده خلاصه تصویری این جلسه در سایت آپارات

https://aparat.com/v/hanw8qe

 

خلاصه ای از محتوای ارائه شده در این جلسه

این جلسه در میلاد حضرت زینب برگزار شده.

پیامبر کربلا: شجاعت حضرت زینب

*   حضرت زینب کیه؟ ایشون خواهر امام حسین بودن.
*   نکته اصلی اینجاست که می‌گن: «کربلا در کربلا می‌ماند اگه زینب نبود». یعنی حضرت زینب پیامبر کربلا بود.
*   بعد از واقعه کربلا، یزید می‌خواست حکومت اسلامی رو از ریشه بزنه و کاری کنه که کسی از ماجرای امام حسین خبردار نشه.
*   حضرت زینب به عنوان یکی از اسرا، داخل کاخ یزید ایستاد و آنقدر با شجاعت صحبت کرد و مطالبه‌گری انجام داد که باعث شد واقعه کربلا نسل به نسل به دست مردم برسه.
*   تصور کنید: ایشون همه برادران و عزیزانشون شهید شده بودند، با این حال در اسارت، مسیر چند هزار کیلومتری کربلا تا دمشق رو پیاده طی کرد. حتی کاروان اسرا رو از مسیر مستقیم نبردند، بلکه از همه شهرهای شام (سوریه و لبنان) گردوندند تا همه ببینند.
*   جالب اینه که مورخین شیعه تاریخ کربلا رو ننوشتن؛ بلکه این تاریخ رو مورخین سنی مثل طبری و مسعودی ثبت کردند. این یعنی شجاعت حضرت زینب اونا رو مجبور کرد که بنویسن!.
*   دمشق، شهر دشمن: دمشق اون موقع پایتخت شام بود. مردم دمشق مردمی بودند که از اول به دست بنی‌امیه مسلمان شده بودند و از اول با بغض و دشمنی نسبت به اهل بیت رشد کرده بودند.
*   حضرت زینب در همچین شهری که مردمش دشمن اهل بیت بودند، اونقدر محکم و رسا صحبت کرد که وقتی یزید خواست ایشون رو تحقیر کنه، حضرت زینب با شجاعت تمام گفت: "اسکت" (ساکت شو). یزید هم از ترس مردم مجبور شد بزنه زیر حرفش و گفت من امام حسینو نکشتم، ابن زیاد کشته.

دعوای خفن بنی‌هاشم و بنی‌امیه

*   بنی‌هاشم و بنی‌امیه از یک پدربزرگ مشترک به نام عبد مناف می‌رسند. عبد مناف که پولدار بود اما بچه‌دار نمی‌شد، یک پسر برده به نام امیه را خرید و به فرزندی گرفت. بعداً خودش صاحب پسری به نام هاشم شد.
*   نسل امیه شد بنی‌امیه (شجره خبیثه) و نسل هاشم شد بنی‌هاشم (شجره طیبه).
*   این درگیری در نسل‌ها ادامه پیدا کرد: ابوسفیان (پدربزرگ یزید) با پیامبر جنگید، معاویه (پدر یزید) با امام علی جنگید، و یزید با امام حسین جنگید.
*   نظامی گنجوی شاعر معروف هم می‌گه که پدر یزید (معاویه) و جدش (ابوسفیان) چطور به پیامبر بدی کردند (شکستن دندان پیامبر، خوردن جگر عموی پیامبر) و در نهایت یزید سر فرزند پیامبر را برید.

مهم‌ترین توصیه برای آینده شما

*   بچه‌ها، امیرحسین (که خودش سال‌ها در پایگاه و هیئت بوده) بهتون گفت که در سن شما آدم خیلی انرژی داره و بازی‌گوشه. اما تا چشم باز کنید، ۱۷ یا ۱۸ سالتون شده و باید کنکور بدید.
*   نکته اصلی این جلسه‌ این بود: مهم نیست چه شغلی داشته باشید، مهم اینه که روی عقیده‌تون محکم بایستید و پافشاری کنید. حضرت زینب هم روی عقیده‌اش محکم ایستاد.
*   انتخاب رشته: رشته‌های اصلی (نظری) یا ریاضی/فیزیکه، یا تجربی، یا انسانی.
*   بهترین راهنما: برای اینکه انتخاب رشته درستی داشته باشید، به حرف افراد غیر متخصص گوش ندید. بهترین کار اینه که بروید و محیط کار آینده‌تون رو ببینید. مثلاً برای ریاضی بروید کارخانه‌ها و شرکت‌های کامپیوتری رو ببینید، برای تجربی بروید محیط بیمارستان‌ها رو ببینید، و برای انسانی بروید دانشکده علوم انسانی دانشگاه.
*   درس خوندن: شما بچه‌های هیئتی و پایگاهی باید درس رو خوب بخونید. حواستون باشه که شیطان بچه‌های هیئتی رو با چیزایی مثل فوتبال دستی، بازی‌های اینترنتی یا حتی گشتن تو پیج‌های مداحی فریب می‌ده و از درس اصلی دور می‌کنه.
*   باید توی زندگی‌تون تعادل داشته باشید: هم بازی کنید، هم فیلم ببینید، اما درستون همیشه اولویت باشه.

#حلقه_صالحین
#تاریخ_اسلام
#دوره_اول
پاییز ۱۴۰۴

ماجرای قیام حضرت زینب در شام